امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه سن داره

بهانه قشنگ زندگی

آرامش روح مادر

یادم باشد در تلاطم امواج سهمگین زندگی و در هجوم افکاری که بی محابا روحم را آزرده می کند نگاه به چهره ی معصوم تو و نوشیدن شکرهای سخنت مرهمی می شود بر جان خسته ام یادم باشد تو همان معجزه و نشانه ی خدای منی  .............. دوستت دارم آرام جانم               ...
15 بهمن 1390

عاشقانه های من و تو

فرشتۀ کوچک مادر     قشنگ ترین تصویر عمرم عکس نازنین توست    و   خوش آهنگ ترین آوای عمرم ٫ یادگار دلنشین اولین خندیدن توست ...     زیبایی چشمانت… نرمی دستانت... راه رفتنت… صدایت... حرف زدنت... نگاه کردنت...  همه و همه مرا وا میدارد که در این روز شکر گذار باشم  که شراب ناب چشمانت را مینوشم   ...
15 بهمن 1390

می خواهم که بدانی

   امروز و هر روز من می خواهم بدانی وقتی می گویم دوستت دارم،این فقط یک کلمه نیست با یک معنی ساده... این یک احساس است،در کنار قلب من یک عاطفه است که وجود دارد به خاطر تو....   به خاطر چشمان تو،صدای تو به خاطر خنده ی تو  که قلب مرا روشن می کند،کلماتم را،زندگیم را روشن می کند دوستت دارم یعنی تو برای من شادی می آوری و به من آرامش می دهی... دوستت دارم یعنی تو شگفت انگیزی انکار ناپذیرو همینطور عجیب یعنی دوستت دارم تاابد     ...
12 بهمن 1390

كلامي از جنس باران

قالَ رَسولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیه وَآلِهِ: أولَی النّاسِ بِی یَومَ القِیامَۀِ أکْثَرُهُمْ عَلَیَّ صَلاۀً (فِی دارِ الدُّنیا)؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت، کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران بر من صلوات فرستند.     ...
10 بهمن 1390

عاشقانه براي پسر بابا

گر درياي دل آبيست تويي فانوس زيبايش اگه آينه يك دنيااست تويي مفهوم و معنايش تويعني دسته اي گل را از آن سوي افق چيدن تو يعني پاكي باران تو يعني لذت ديدن تو يعني يك شقايق را به يك پروانه بخشيدن تو يعني از سحر تا شب به زيبايي درخشيدن درخشيدن تو يعني يك كبوتر را زتنهايي رها كردن خداي آسمانها را به آرامي صدا كردن تو يعني روح باران را متين و ساده بوسيدن       ...
10 بهمن 1390

خنده های تو

  پسرم اول دنياست بخند پسرم زندگي اينجاست بخند دست خطي كه مرا عاشق كرد شوخي كاغذي ماست بخند پسرم خام نشي گريه كني كل دنيا يه سراب است بخند آن خدايي كه بزرگش خواندي بخدا مثل تو زيباست بخند.     ...
9 بهمن 1390

تو مایه های شعر

نازنین ماه شب چارده من    گل خوش رنگ و لعاب زندگی سه بهار میگذره از زندگیت   آرزومه تو باشی همیشگی میدونی همین دیروز بود انگاری   ظهر پنجشنبه  که به دنیا اومدی اسمت هم امیر محمدشدو ما همگی عاشق اسم تو شدیم ای گل پسر      خب دیگه یواش یواش بزرگ شدی   حالا مرد کوچک خونمونی               ولی بعضی  موقع ها شیطونکی خونه لبریز میشه از حجم سکوت        شب که چشاتو روی هم میزاری ماه برات قصه میگه تو رختخواب...
8 بهمن 1390

کوتاه و پرمعنی

 همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم... ولی وقتی تو ازمبپرسی چند تا دوسم داری می گم: یکی !!! میدونی چرا ؟چون قوی ترین و بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کن که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟ ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ... پس اینو بدون از الان و تا همیشه یکی دوستت دارد.     ...
8 بهمن 1390

خاطره یه روز دیگه

  سلام به همه دوست جوني هاي خودم دو روز گذشته روز هاي خوبي برام بود اولين روز با مامان مريم و ماماني جون سفره حضرت ابوالفضل (ع) دعوت بوديم كه رفتيم خونه همسايه مون خانم والي خيلي خيلي خوب بود و به به از آشي كه خورديم و حسابي خومشزه بود جاي همتون خالي بعدشم تا تونستم شيطوني كردم و مامان مريمو حسابي كلافه كرده بودم آخه از مبلشون مي رفتم بالا و بعدشم از روي مبل خم مي شدم پايين و مامان مريم همه مداوم به هم مي گفت امير محمد بيا پايين امير محمد شيطوني نكن آخه مي دونيد مامانم هميشه نگران منه و مي ترسه برام اتفاقي بيفته خلاصه اونروز گذشت و فرداش كه روز جمعه بود من و مامانم تفلد ني ني نيايش جون كه اونم دوست منه و توي مجتمع ما زندگي مي ك...
8 بهمن 1390